سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

90/9/18
7:6 ع

دهه اول محرم الحرام تبلیغ بودم و نتونستم وبلاگ رو به روز کنم. به همین خاطر عذر می خوام.
کشور ما از نظر مناسبت های مذهبی و حتی ملی، کشور پر مناسبتی محسوب می شه. همین ایام پر شور حسینی یکی از نمونه ها محسوب می شه.
اما سایر کشورها اینجوری نیست. مثلا من فکر می کنم که کشور استرالیا با کمبود مناسبت روبرو هست. مناسبت هایی که بتونه مردم رو به سمت خودش جلب کنه. فکر نکنم هیچ جای دنیا، مناسبتی وجود داشته باشه مثل محرم که اینگونه مردم با شور و شوق ازش استقبال کنند و حتی از هزینه های شخصی خودشون اداره کنند مراسم رو.
یکی از مناسبت های کشور استرالیا، زمستان هست. وقتی فصل زمستان می شه، جشنواره زمستانه برگزار می شه. من در ابتدای ماه جون در ملبورن بودم و این مراسم رو دنبال کردم. در میدان اصلی شهر، آتشی روشن می کنن و اجازه نمی دن تا بیست روز خاموش بشه و تعدادی چراغ هم روشن می کنن به نشانه زمستان. جشنواره زمستانه در ملبورن 
مردم در این میدان جمع می شن و ساعاتی رو می گذرونن. برخی اوقات مراسمی هم در کنار این نورها برگزار می شه. جشنواره زمستانه در ملبورن حالا شما خودتون ببینین، مردم استرالیا مجبورن چه چیزهایی رو بهانه قرار بدن تا به عنوان مناسبت دور هم جمع بشن. 


90/8/20
1:43 ع

چند نکته دیگر درباره کتابخانه ملبورن: 1. کتابخانه های تخصصی در درون کتابخانه فعال بودند و از تالار ورودی که شباهتی به تالار مطالعه نداشت، می توانستی به تالارهای تخصصی دسترسی داشته باشی. مثلا کتابخانه تخصصی هنر؛ کتابخانه تخصصی تاریخ و ... 2. چیدمان تالارهای مطالعه مثل هم نبود. یعنی یکدست نبود تالارهای مطالعه.در هر تالار به گونه ای متفاوت از دیگر تالارهای چینش کرده بودند. مثلا در تالاری میزها، ردیفی چیده شده بود و در تالار دیگر دایره ای و ... کتابخانه بزرگ ویکتوریا در ملبورن3. نوع میز و صندلی هم در هر تالار متفاوت با دیگر تالارها بود. 4. از میز و صندلی های قدیمی هم استفاده میکردند. 5. اتاقهایی در اطراف یکی از تالارهای مطالعه وجود داشت که برای مباحثه ـ به قول ما طلبه ها ـ در نظر گرفته شده بود. استفاده از صندلی های قدیمی در کتابخانه ملبورندر هر اتاق می شد سه یا چهار نفر بنشینند و در رابطه با موضوعی به بحث و تبادل نظر بپردازند. شاید هم عده ای برای نه مسائل علمی، بلکه برای رفع خستگی و یا صحبت های متفرقه در آنجا می نشستند. 6. نکته دیگر درباره بازدید از کتابخانه بود که به شکل یک برنامه مداوم، به اجرا در می آمد و دانش آموزان مدارس مختلف تحصیلی به شکل زمان بندی شده، از این کتابخانه بازدید می کردند. 


90/8/16
3:19 ع

ممکنه از خودمون سوال کنیم که چرا اینقدر فرهنگ مطالعه در کشور استرالیا عمومیت داره و در همه جا (ترن، ترموا، اتوبوس، تاکسی، اماکن عمومی و .. ) مردم در حال مطالعه هستند و حتی علاوه بر کتابفروشی های بزرگ، کتب در فروشگاه های مواد غذایی هم عرضه می شود؟؟ 
در چارت سازمانی کتابخانه بزرگ ملبورن، معاونتی وجود دارد به اسم «معاونت ترویج فرهنگ کتابخوانی». مأموریت این معاونت بررسی و شناخت راه های ترویج کتابخوانی و اجرایی کردن آن است. کتاب خوانی در استرالیا
نکته دیگر، نوع چاپ کتب است، کتبی بسیار سبک تولید می شود و خیلی راحت قابل حمل و نقل است. یادم می آید که رهبر عزیز کشورمان در بازدید از نمایشگاه بین المللی کتاب به این مطلب اشاره کردند توصیه کردند که کتابها سبک چاپ شود.
وقتی در تالارهای کتابخانه بزرگ ملبورن قدم می زدم، به کتابهای شومیز دقت کردم و دیدم که همه آنها دوخته شده اند. چون کتب گالینگور از استحکام کافی برخوردار است اما کتب شومیز آسیب پذیرتر هستند. بنابراین دوخته می شوند تا از استحکام لازم برخوردار شوند. 
در تالارهای مختلف کتابخانه ملبورن، میزهای اولی مجهز به سیستم رایانه است و پس از آن، میزهای عادی مطالعه قرار دارد. برخی نیز ترجیح می دهند با کامپیوترهای همراه خود کار کنند. 
در بین تالارهای مختلف این کتابخانه، فضاهای وسیعی قرار دارد که در آن انواع و اقسام تابلوها ـ که محمل اطلاعاتی محسوب می شود ـ به نمایش درآمده است. 


90/8/15
7:7 ص

کتابخانه بزرگ ملبورن اما دیدنی است. وارد کتابخانه که می شوی، فردی را در ورودی می بینی که مأمور است به خوشآمدگویی به مراجعان و اگر احیانا سوالی داشتی می توانی از او بپرسی. جالب است که نه تنها در این کتابخانه, بلکه در مراکز مختلف عمومی، افرادی را می بینی که آماده اند از آنها سوال کنی و یا توضیح بخواهی. در بسیاری از موارد قبل از آنکه درخواست توضیح کنی، آنها به تو پیشنهاد می دهند و می گویند: May i help you? . و جالب است که این افراد در طول ساعات کاری، اکثرا ایستاده اند. هر چند میانسال باشند. شاید خیلی از آنها تمایل داشته باشند که بنشینند و یا خسته شوند اگر بایستند، مخصوصا که به شکل مداوم مشتری هم نداشته باشند، اما اخلاق حرفه ای به آنها آموخته است که نباید بنشینند.
طبقه همکف و اولین تالار که وارد می شوی، متفاوت است با سایر کتابخانه ها. سوال از کتابدار، راهنمایی خواستن از راهنماها، جستجو در منابع کتابخانه، تازه های کتاب از بخش های مختلف این تالار هستند. تعداد قابل توجهی هم صندلی و میز کوچک وجود دارد که می توانی بنشینی. وارد این تالار که می شوی سکوت را حس نمی کنی. با خود می گویی اینجا کتابخانه است یا ؟؟ اما نباید عجله کنی چون این تالار برای مطالعه در نظر گرفته نشده است. 
تالار طبقه اول که به شکل دایره بزرگ ساخته شده است، به تالارهای دیگر راه دارد. اگر به سمت راست حرکت کنی، وارد تالار دیگری می شوی که تعجبت را بر می انگیزد. تعدادی رایانه؛ تعدادی تلویزیون؛ تعدادی هم دستگاه های ویژه بازی را می بینی. در قسمت دیگری از این تالار، قفسه های کوتاه و محل نمایش فیلم کودکان را می بینی و ابزار و وسایل بازی. هم کامپیوتر ویژه کودکان و هم وسایل بازی دیگر. 
اگر بر روی مبل های راحتی این تالار بنشینی، خواهی دید که عده ای در حال تماشای تلوزیون و شبکه های ماهواره ای هستند و تعدادی در حال بازی. مخصوصا با ابزار ویژه بازی. جوانی را خواهی دید که در مقابل دستگاه به جای قهرمان بازی، خود را حرکت می دهد تا از موانع عبور کند.
وجود این تالار باعث می شود که اگر کسی از مطالعه خسته شد می تواند سری به این تالار بزند. یا اگر با فرزندان خود مراجعه کرده است، دغدغه آنها را نداشته باشد و مطمئن باشد که برای فرزندش برنامه های جذابی اجرا خواهد شد و یا به این نیت مراجعه کند که آشنا شود فرزندش با محیط کتابخانه و کتابخوانی.  


90/8/4
11:35 ع

وقتی به شهر کانبرا پایتخت استرالیا رفتم، بازدید از کتابخانه ملی یکی از اولویت ها قرار گرفت. گزارشی کوتاهی که در پی می آید وضعیت این کتابخانه را نشان می دهد. کتابخانه ملی استرالیا واقع در شهر کانبرا
مثل همه کتابخانه های استرالیا، استفاده از آن، نیازی به عضویت ندارد. در تالار مطالعه، تعداد قابل توجهی رایانه وجود دارد که متصل به اینترنت پرسرعت می باشد. هر ده رایانه متصل است به یک پرینتر. در صورتی که بخواهی از خدمات پرینت و یا کپی استفاده کنی، نیاز به یک کارت اعتباری داری که می توانی از کتابداران مستقر در تالار تهیه کنی. هر میزانی که بخواهی می توانی اعتبار تهیه کنی. پس از تهیه این کارت، می توانی اطلاعات مورد نظرت را از طریق پرینتر به چاپ برسانی. قبل از چاپ، شماره روی کارت را در سیستم کنار پرینتر، تایپ می کنی و ضمن کم نمودن هزینه پرینت، اجازه فعالیت پرینتر صادر می شود. دستگاه های کپی نیز، در این تالار وجود داشت و افراد مراجعه کننده خودشان کار کپی را انجام می دادند و هزینه را از طریق همین کارتها پرداخت می کردند. کتابخانه ملی استرالیا واقع در شهر کانبرا
نکته ای که برای من جالب بود، استفاده های عجیب از رایانه های موجود در تالارها بود. وقتی از مسیر عبور کردم و نگاه به نوع فعالیت های مراجعه کنندگان کردم، برخی را دیدم که در حال تماشای رقص هستند از طریق اینترنت و دیگری مشغول بازی های اینترنتی و دیگری مشغول تماشای فیلم و فرد دیگر درگیر چک کردن ایمیل و البته تعدادی نیز سایتهای ظاهرا علمی را باز کرده بودند. گویا در استرالیا همه این ها را محمل های اطلاعاتی قلمداد کرده و کتابخانه ها، این گونه سرویس دهی را وظیفه خود می دانند.
من فکر می کنم اگر میزان مطالعه و مراجعه به کتابخانه و استقبال از فضاهای مطالعاتی، اینگونه سنجیده شود، ملاک خیلی مناسبی نباشد. به عبارت دیگر اگر این امکانات به این شکل در کتابخانه های ما عرضه شود، آمار مراجعه به کتابخانه ها خیلی بیشتر از استرالیا خواهد بود.  
بگذریم من بلیط برگشت از کانبرا به ملبورن را در همین کتابخانه پرینت گرفتم. و احتمالا سهمی در تعداد مراجعه به کتابخانه ملی استرالیا را به خود اختصاص دادم.  


90/7/24
10:0 ع

شهروندان استرالیایی به خوردن خیلی اهمیت می دهند بنابراین فست فودها زیاد طرفدار دارد. هر بازار بزرگی که وارد شوید حتما خواهید دید که بخش قابل توجهی از آن به رستوران و مکان های پذیرایی اختصاص دارد. حتی در ورودی کتابخانه ها نیز، این مسأله به وضوح مشاهده می شود. متأسفانه نتوانستم از مکان هایی مثل کتابخانه، تصاویر زیادی تهیه کنم. دلیل عمده آن هم مخالفت مسئولین و متصدیان این مراکز بود. زیرا آنها معتقد بودند که نباید تصویر مردم و مراجعه کنندگان در تصاویر دوربین شما ثبت شود و این را نقض حقوق شهروندی می دانستند. من البته هر جایی که امکان بود تصویر گرفتم. تابلوی ورودی کتابخانه شهر گلد کوست در استرالیا
در این نوشته به یکی از کتابخانه های شهر Gold Coast می پردازم. در ورودی کتابخانه، سالن غذاخوری را می بینی. چیزی که در اکثر اماکن عمومی دیده ای. وارد که می شوی یک تالار بزرگ با قفسه های باز می بینی. در سمت راست، نرم افزارها به شکل قفسه باز سرویس دهی می شود. و در انتهای این تالار بخشی به کودکان اختصاص یافته است. خود را کودک فرض می کنی و به آن قسمت می روی. قفسه های آن بخش کوتاه تعبیه شده تا راحت بتوانی کتاب مورد نظر خود را برداری.
غذاخوری کتابخانه شهر گلد کوست در استرالیا
سمت چپ این تالار بزرگ حداقل سی کامپیوتر قرار دارد که امکان اتصال به اینترنت را برایت مهیا می سازد. تعدادی صندلی که البته زیاد نیست نیز در گوشه و کنار قرار دارد که می توانی در آنجا بنشینی و مطالعه کنی. تمامی مدارک این کتابخانه مجهز به تگهای ضد سرقت هستند که امکان سوء استفاده را به صفر می رساند. عضویت در کتابخانه رایگان است و اکثر مراجعان مدارک مورد علاقه خود را انتخاب کرده و به امانت می برند. در میان نرم افزارهای این کتابخانه، تعداد قابل توجهی فیلم و موزیک نیز دیده می شود. من در میان قفسه های این کتابخانه، حدود 20 کتاب به زبان فارسی دیدم که البته هیچ کدام درباره معرفی اسلام و یا مذهب تشیع نبوده و در موضوعات ایران باستان، هنر آشپزی و یا رمان بودند. 
نمای ورودی کتابخانه شهر گلد کوست در استرالیا


90/7/14
11:17 ع

دور ریختن وسائل ما زاد از خانه ها در استرالیا

یه روز یکشنبه که برای قدم زنی بیرون رفتیم. پیاده رو ها را متفاوت از روزهای قبل دیدیم. گویا هر کسی وسائلی از خونه رو بیرون گذاشته بود. علامت سوالی به وجود اومد که این وسائل چیه که بیرون گذاشتن. مخصوصا که گاهی وسائلی دیده می شد که گویا مشکل یا خرابی ندارند. از دو نوجوان سوال کردم که قضیه این وسائل چیه؟ گفتند: معمولا دو بار در سال، شهرداری اعلام می کنه که مردم وسائل دور ریزشون رو بیرون از خانه ها بگذارند. از دو روز بعد، ماشین های شهرداری برای جمع آوری می آیند. این ماشین ها تقسیم شده اند. مثلا یک ماشین فقط ابزار چوبی را جمع آوری می کند و ماشین دیگر وسائل الکترونیکی را و ...
البته در این میان دیده می شدند افرادی که یقینا از شهرداری نبودند، اما در میان وسائل دورریخته شده، به دنبال مطلوب خود بودند. من دو نکته رو در این ماجرا دیدم. نکته اول اینکه برخی از مردم وسایل و ابزاری که مشکل خاصی نداشت را هم بیرون می ریختند. نکته دوم اینکه شهرداری با تفکیک این وسائل، به راحتی نسبت به بازیافت آن اقدام می کرد. 

دو ریختن وسایل ما زاد در استرالیابه نظر می یاد که اگر امکان اجرای این طرح در شهرهای ما هم باشد، مفید است. 


90/7/9
9:45 ع

درختان بر روی ساختمان هابا وجود آنکه استرالیا کشور سرسبزی است و مخصوصا شهرهای ساحلی که تعدادشان هم کم نیست، اکثر ایام سال را سرسبز هستند، اما برخی مردم اهمیت فوق العاده ای به این امور می دهند. گاهی اگر سرت را بالا بگیری، درختانی در بالای ساختمان ها می بینی و این در حالی است که فضای سبز و پارک ها در محیط شهر خیلی زیاد است. نمونه ای از این ابتکارات را در تصویر می بینید.
البته لازم است به نکته ای اشاره کنم که مخاطب عزیز دچار اشتباه نشود چرا که مثل این ساختمان خیلی کم بود. و نباید تصور شود روی ساختمان های زیادی درختکاری صورت می گیرد. اما همین تعداد کم هم قابل توجه است.
دلیل ارسال این پست هم این است که سوالی مطرح شود: آیا اهمیت دادن به فضای سبز و گسترش آن، در جایگاه خود قرار دارد؟ 


90/7/8
2:27 ع

دهه کرامت هر سال از شخصیت حضرت معصومه سلام الله علیها، شاهچراغ و امام رضا علیهما السلام، بیشتر نام برده شده و مراسم و آیینی در جهت بزرگداشت آنها برگزار می شود. من این دهه کرامت پر برکت را به همه مسلمانان تبریک می گم. هر وقت که نام حضرت معصومه برده می شه، گویا نام حضرت فاطمه سلام الله علیهما در ذهن تداعی می شود. 
چون در حال نوشتن سفرنامه استرالیا هستم، نکته ای درباره روز مادر در استرالیا بیان می کنم. روز مادر در استرالیا، یکشنبه دوم ماه می برگزار می شود. شاید تصور کنید که به مناسبت میلاد یا بزرگداشت شخصیت حضرت مریم سلام الله علیها این روز به نام مادر نامگذاری شده است اما این تصور نادرستی است. حقیقت این است که در در سال 1907 خانمی به نام (Anna Jarvis ) سالروز مرگ مادرش را که هر هفته یکشنبه ها به کلیسا می رفت را روز مادر و جشن معرفی کرد و این فرهنگ را با تلاش بسیار و تشکیل گروه به سایر نقاط هم گسترش داد و چون مادرش به گل میخک علاقه داشت، اهدای گل میخک به مادران هم رواج یافت!. بازار بزرگ ملبورن در روز مادر
اگر چه به هر بهانه ای که از مادران تقدیر شود، خوب است اما مللی که شخصیتی مثل مریم مقدس را دارند، چرا باید روز مرگ مادر آنّا را جشن بگیرند! و روز مادر بنامند!.
اما روز مادر در بین ما شیعیان، به نام مقدس ترین زن عالم هستی است که می تواند الگو باشد برای زنان و مردان دنیا.  حالا خودت قضاوت کن. روز مادر ما کجا و روز مادر آنان کجا! مادران ما در چه روز مبارکی تکریم می شوند و مادران استرالیایی در چه روزی!  


90/7/2
11:10 ع

از طرف قطر یا امارات که به طرف استرالیا پرواز می کنی، به طرف شرق در حرکت هستی. از سوی دیگر چون افق شرعی از شرق به سمت غرب می آید، باعث می شود که وعده های بیشتری در هواپیما باشی مخصوصا که 13 تا 14 ساعت در حال پروازی. استفاده از توالت، خود مشکلاتی دارد که در پست قبلی اشاره شد. اما نماز خواندن در هواپیما نیز، آسان نیست. اگر چه هواپیما متعلق به یک کشور مثلا اسلامی است، اما اوقات نماز یادآوری نمی شود و خودت باید حواست باشد که وقت نماز نگذرد. البته سیستم های پیشرفته ای که در مقابلت قرار دارد، جهت قبله را نشان می دهد.
با این همه جایی برای نماز وجود ندارد. یعنی هواپیماها نمازخانه ندارند. اگر به مهماندار بگویی که قصد خواندن نماز داری، معمولا راهنمایی می کند تو را به انتهای هواپیما. جایی که تدارک پذیرایی می بینند و جایی که معمولا توالت ها نیز قرار دارند. و تو باید همانجا نماز بخوانی. محبت دیگری که مهماندار می تواند در حق تو روا دارد این است که مراقب باشد که کسی در زمان نماز خواندنت، برای استفاده از توالت مراجعه نکند و مزاحمتی ایجاد نکند.
در یکی از وعده های نماز، وقتی به انتهای هواپیما رفتم و رو به قبله ایستادم، درب توالت دقیقا در مقابل من بود. یک لحظه دلم را متوجه درگاه الهی کردم و با خودم گفتم اگر بنا باشد این نماز مورد قبول حضرت حق قرار نگیرد، کدام یک از نمازهایم قبول خواهد شد!
در زمان بازگشت اما چون با افق شرعی از شرق به سمت غرب در حال پرواز بودم، فقط یک وعده نماز در هواپیما بودم. وقتی برای نماز به انتهای هواپیما رفتم، مسئول تدارکات گفت که ما مشغول کار هستیم و امکان خالی کردن جا برای نماز نیست. اما با اصرار من مواجه شد. ما در مورد نماز با هیچ کسی تعارف نداریم. وقتی مقاومت دیدند، اجبارا فضایی برای نماز خواندن باز کردند. و من تعجب نمی کنم وقتی که دست اندرکاران و مهمانداران هواپیمای کشور مثلا اسلامی، هندو و یا چینی های بی دین باشند. اما از این ها که بگذریم انصافا چقدر چسبید نمازی که با مقاومت در برابر چند تا چینی و هندی بی دین، اقامه شد. 


مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی احمدی[122]
 

به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ